جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کرباس: (تعداد کل: 2)
کرباس
[کَ] (اِ) کرپاس. (آنندراج). جامهء سفید معروف. (غیاث اللغات). پارچهء سفید. (آنندراج). بمعنی جامه که از پنبه ساخته شود. (غیاث اللغات) (آنندراج). پارچهء پنبه ای سفید درشت. (ناظم الاطباء). جامهء سفید از پنبهء خشن. پارچهء پنبه ای خشن که غالباً جامهء مردان و زنان روستایی است. جامهء نخین درشت. (یادداشت...
کرباس
[کِ] (معرب، اِ) معرب کَرباس فارسی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از آنندراج) (از غیاث اللغات). جامهء پنبه ای سپید. (منتهی الارب). جامه ای از پنبهء سفید و گفته اند جامهء خشن. (از اقرب الموارد). ج، کَرابیس. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مأخوذ از کرباس فارسی و بمعنی آن. ج، کَرابیس....