جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کام: (تعداد کل: 2)
کام
(اِ) مراد و مقصد. (برهان) (غیاث) (اوبهی). مقصود. کامه. (از آنندراج). ریژ. منظور. خواهش. آرزو. مطلوب. خواست. لَر. کَر. آرمان :
جهان بر شبه داودست و من چون او ریا گشتم
جهانا یافتی کامت کنون زین بیش مخریشم.
خسروانی.
بودی بریژ و کام بدو اندرون بسی
با ریدکان مطرب بودی بفر و زیب.رودکی.
نشانی همی بینم...
جهان بر شبه داودست و من چون او ریا گشتم
جهانا یافتی کامت کنون زین بیش مخریشم.
خسروانی.
بودی بریژ و کام بدو اندرون بسی
با ریدکان مطرب بودی بفر و زیب.رودکی.
نشانی همی بینم...