جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چهارچنگولی: (تعداد کل: 1)
چهارچنگولی
[چَ / چِ چَ] (ص نسبی، ق مرکب) تن و دست و پای کژ و خشک شده. || در تداول عامه بدن متشنج و خشک. رجوع به چارچنگولی شود.
- چهارچنگولی ماندن؛ حرکت نتوانستن از کثرت درد، که در ناحیهء کمر و پشت از قولنج و غیره عارض شود.
- چهارچنگولی ماندن؛ حرکت نتوانستن از کثرت درد، که در ناحیهء کمر و پشت از قولنج و غیره عارض شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.