جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چنگال: (تعداد کل: 1)
چنگال
[چَ] (اِ) (از: چنگ + آل، پسوند)(1)پنجهء مردم. پنجهء دست. (برهان) (جهانگیری) (غیاث اللغات) (آنندراج) (شرفنامهء منیری) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). دست. مشت. پنجهء آدمی چون کمی خم کنند :
چو دیوان بدیدند کوپال اوی
بدرید دلشان ز چنگال اوی.فردوسی.
بکوهم درانداز تا ببر و شیر
ببینند چنگال مرد دلیر.فردوسی.
بدین کتف و این قوت...
چو دیوان بدیدند کوپال اوی
بدرید دلشان ز چنگال اوی.فردوسی.
بکوهم درانداز تا ببر و شیر
ببینند چنگال مرد دلیر.فردوسی.
بدین کتف و این قوت...