جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چارسوی: (تعداد کل: 1)
چارسوی
(اِ مرکب) چارسو. چاربازار. محلی که چارسمت آن بازار است :
در چارسوی فقر درآ تا ز راه ذوق
دل را ز پنج نوش سلامت کنی دوا.خاقانی.
|| چارراه :
در چارسوی کون و مکان وحشت است خیز
خلوتسرای انس جز از لامکان مخواه.
خاقانی.
از شهر شما دواسبه راندیم
وز خون سر چارسوی شستیم.خاقانی.
|| چارسمت. چارطرف. چارجانب....
در چارسوی فقر درآ تا ز راه ذوق
دل را ز پنج نوش سلامت کنی دوا.خاقانی.
|| چارراه :
در چارسوی کون و مکان وحشت است خیز
خلوتسرای انس جز از لامکان مخواه.
خاقانی.
از شهر شما دواسبه راندیم
وز خون سر چارسوی شستیم.خاقانی.
|| چارسمت. چارطرف. چارجانب....
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.