جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پیون: (تعداد کل: 2)
پیون
(اِ) افیون. (حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی). اپیون. هپیون. (ناصرخسرو) :
تلخی و شیرینیش آمیخته ست
کس نخورد نوش و شکر باپیون.رودکی.
اما می پندارم کلمه درین شاهد آپیون باشد نه پیون. رجوع به آپیون و ابیون و اپیون و افیون شود.
تلخی و شیرینیش آمیخته ست
کس نخورد نوش و شکر باپیون.رودکی.
اما می پندارم کلمه درین شاهد آپیون باشد نه پیون. رجوع به آپیون و ابیون و اپیون و افیون شود.
پیون
(اِخ) دهی از دهستان سوسن بخش ایزهء شهرستان اهواز. واقع در 15 هزارگزی شمال ایزه. کوهستانی گرمسیر. دارای 140 تن سکنه. آب آن از چشمه کرم. محصول آنجا گندم و جو. شغل اهالی آن زراعت و راه آنجا مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج6).