جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه پیری: (تعداد کل: 5)

پیری

(حامص)(1) حالت و چگونی پیر. مقابل جوانی. سالخوردگی. کهنسالی. شیخوخیت. شیخوخت. شیب. (دهار). کبر. مشیب. (منتهی الارب). شیبه. (دهار). شعره. مهرمه. معتصر. نذیر. ابومالک. ابن مالک. ابن ماء. (مرصع). وضح. هدّ. ذرءه. قتیر. سعسعه. (منتهی الارب) :
جوان تاش پیری نیاید بروی
جوانی بی آمرغ نزدیک اوی.ابوشکور.
همه چیز پیری پذیرد بدان
مگر دوستی...

پیری

(اِخ)(1) رابرت. مکتشف آمریکائی در نواحی شمالی. وی بقطب شمال بسال 1909 م. کام نزدیک شد. مولد در کرسون سپرینگ بسال 1856 و وفات 1920.
(1) - Peary, Robert.

پیری

(اِخ) نام خواجه سرائی حاکم دارالملک دارابجرد فارس بعهد اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی. اردشیر بابکان در آغاز کار دستیار و پس از مرگ وی جانشین او بوده است. (حبیب السیر چ خیام ج1 ص223).

پیری

(اِخ) دهی جزء دهستان رستم آباد بخش رودبار شهرستان رشت. واقع در 16هزارگزی شمال رودبار، متصل به کلورز. کوهستانی، معتدل، دارای 94 تن سکنه. آب آن از نهر ییلاقی. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت است. آنجا بنائی و بقعه ای قدیمی است بنام شیخ جابر انصاری. (فرهنگ جغرافیایی ایران...

پیری

(اِخ) دهی از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 30هزارگزی شمال نورآباد و 20هزارگزی خاور راه شوسهء خرم آباد به کرمانشاه. دامنه، سردسیر، مالاریائی. دارای 60 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری....
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.