جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پیرا: (تعداد کل: 3)
پیرا
(نف مرخم) صفت فاعلی دائمی از پیراستن. مخفف پیراینده. پیراینده. که پیراید. یعنی کم کننده از چیزی برای زینت. (غیاث). صاحب آنندراج گوید: بمعنی پیراینده و آن کسی است که چیزی را کم کند بواسطهء خوش آیندگی همچون دلاک و سرتراش که موی زیادتی را بسترد و باغبان که شاخهای...
پیرا
[پیرْ را] (اِخ)(1) نام موضعی در جزیرهء لس بس از توابع یونان. مم نن سردار داریوش سوم این موضع را تسخیر کرده. (ایران باستان ج2 ص1281).
(1) - Pyrrah.
(1) - Pyrrah.
پیرا
[پیرْ را] (اِخ)(1) نام دختر اپی میته و پاندور، زن دکالیون. رجوع به دکالیون شود.
(1) - Pyrrha.
(1) - Pyrrha.