جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پشنگ: (تعداد کل: 5)
پشنگ
[پَ شَ] (اِخ) برادرزادهء فریدون و پدر منوچهر و شوهر ماه آفرید دختر فریدون.
پشنگ
[پَ شَ] (اِخ) نام پسرزادهء توربن فریدون، پدر افراسیاب، شاه توران :
نخواهیم شاه از نژاد پشنگ
فسیله نه نیکو بود با پلنگ.فردوسی.
پشنگ.
[پَ شَ] (اِخ) نام داماد طوس سردار ایران.
نخواهیم شاه از نژاد پشنگ
فسیله نه نیکو بود با پلنگ.فردوسی.
پشنگ.
[پَ شَ] (اِخ) نام داماد طوس سردار ایران.
پشنگ
[پَ شَ] (اِخ) نام دیگر شیده پسر افراسیاب است. (از مجمل التواریخ والقصص ص49 و 90).
پشنگ
[پَ شَ] (اِخ) (اتابک شمس الدین...) نام پسر ملک سلغر شاه بن اتابک احمدبن اتابک یوسفشاه بن اتابک شمس الدین الب ارغون بن اتابک هزاراسف بن ابوطاهربن محمد بن علی بن ابوالحسن فضلوئی(1) عم زاده و داماد اتابک نورالورد(2)پسر سلیمان شاه بن اتابک احمد. از اتابکان لر بزرگ است. چون...
پشنگ
[پَ شَ] (اِخ) قلعه ای است بحوالی قندهار. (فرهنگ رشیدی).