جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پریروی: (تعداد کل: 1)
پریروی
[پَ] (ص مرکب) پریرو. که روی چون پری دارد. پریچهر. پریچهره. پری رخ. خوبرو. زیبارو :
پریروی دندان بلب برنهاد
مکن گفت از این گونه بر شاه یاد.
فردوسی.
ده اسب گرانمایه با تاج زر
پریروی ده با کلاه و کمر.فردوسی.
برآمیز دینار و مشک و گهر
پریروی ده با کلاه و کمر.فردوسی.
فراوان پرستنده بر گرد تخت
بتان...
پریروی دندان بلب برنهاد
مکن گفت از این گونه بر شاه یاد.
فردوسی.
ده اسب گرانمایه با تاج زر
پریروی ده با کلاه و کمر.فردوسی.
برآمیز دینار و مشک و گهر
پریروی ده با کلاه و کمر.فردوسی.
فراوان پرستنده بر گرد تخت
بتان...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.