جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پروانه: (تعداد کل: 3)
پروانه
[پَرْ نَ / نِ] (اِ) حیوانی گوشت خوار شبیه به یوز که در شمال افریقا زید. و گویند که پیشاپیش شیر رود و آواز کند تا جانوران آواز او شنیده خود را بر کنار کشند و شیر را با او الفتی عظیم است و پس ماندهء صید شیر خورد. فرانق....
پروانه
[پَرْ نَ / نِ] (اِخ) معین الدین کاشانی ملقب به پروانه یکی از عمال دولت مغول. آنگاه که غیاث الدین کیخسروبن کیقباد پادشاه سلجوقی (آسیای صغیر) مغلوب مغول شد هولاکو معین الدین پروانهء کاشی را برای تمشیت آن سامان و اصلاح امور پسران غیاث الدین یعنی رکن الدین و عزالدین...
پروانه
[پَرْ نَ / نِ] (اِخ) محلی است در شمال شهر هرات.