جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرهیزکار: (تعداد کل: 1)
پرهیزکار
[پَ] (ص مرکب) پارسا. تقی، متقی. باتقوی. دوری کنندهء از حرام. خویشتن دار (از حرام). بارّ. زاهد. ناسک. مرتاض. صالح. برز. برزیّ. وَرع. عفیف. عفیفه. پاکدامن. آبدست. هیرسا. (برهان قاطع) :
چه مایه زاهد پرهیزکار صومعگی
که نُسک خوان شد بر عشقش و ایارده گوی.
خسروانی (از فرهنگ اسدی).
دوان خود بیامد بر شهریار
چنین...
چه مایه زاهد پرهیزکار صومعگی
که نُسک خوان شد بر عشقش و ایارده گوی.
خسروانی (از فرهنگ اسدی).
دوان خود بیامد بر شهریار
چنین...