جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرهراس: (تعداد کل: 1)
پرهراس
[پُ هَ ] (ص مرکب) پرترس. پربیم :
همی بود ازیشان دلش پرهراس
که روزی شوند اندرو ناسپاس.فردوسی.
دبیران برفتند دل پرهراس
ز شبگیر تا شب گذشته سه پاس.فردوسی.
ز دادار گیهان دلم پرهراس
کجا گشته بودم ازو ناسپاس.فردوسی.
به یزدان نباید شدن ناسپاس
دل ناسپاسان بود پرهراس.فردوسی.
ز دیوان هر آنکس که بد ناسپاس
وزیشان دل انجمن پرهراس.فردوسی.
بیامد، به...
همی بود ازیشان دلش پرهراس
که روزی شوند اندرو ناسپاس.فردوسی.
دبیران برفتند دل پرهراس
ز شبگیر تا شب گذشته سه پاس.فردوسی.
ز دادار گیهان دلم پرهراس
کجا گشته بودم ازو ناسپاس.فردوسی.
به یزدان نباید شدن ناسپاس
دل ناسپاسان بود پرهراس.فردوسی.
ز دیوان هر آنکس که بد ناسپاس
وزیشان دل انجمن پرهراس.فردوسی.
بیامد، به...