جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه پرسی: (تعداد کل: 3)
پرسی
[پُ] (حامص) این کلمه به تنهائی بکار نرود، به بعض کلمات ملحق گردد و به آنها صورت مصدری دهد مانند: احوالپرسی. بیمارپرسی.
پرسی
[پِ] (اِخ)(1) کرسی کانتن مانش از ناحیهء سن لو دارای 2343 تن سکنه.
(1) - Percy.
(1) - Percy.
پرسی
[پِ] (اِخ)(1) پیر فرانسوا. جراح نظامی فرانسوی. مولد بسال 1754 م. در من تانیی (هُت- سُن) و وفات در سنهء 1825 م.
(1) - Percy , Pierre-Francois.
(1) - Percy , Pierre-Francois.