جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ورا: (تعداد کل: 2)

ورا

[وَ] (از ع، حرف اضافه، ق) وراء. پس. عقب. بعد. (ناظم الاطباء). در پس. در عقب. پشت. خلف. جز. بجز. غیر. بغیر. مگر. سوا. (ناظم الاطباء). رجوع به وراء شود :
ورای هر چه در گیتی اساسی است
برون از هر چه در فکرت قیاسی است.
نظامی.
ورای همه بوده ای بود او
همه رشته...

ورا

[وَ / وِ / وُ] (ضمیر + حرف اضافه)مخفف او را. (برهان) (ناظم الاطباء). «ورا بین که با ما چها میکند.» یعنی او را بین. (برهان) :
میغ مانندهء پنبه ست و ورا باد نداف
هست سدکیس، درونه که بدو پنبه زنند.
بوالمؤید.
به ناز باز همی پرورد ورا دهقان
چو شد رسیده نیابد ز...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.