جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هوشنگ: (تعداد کل: 4)
هوشنگ
[شَ] (اِ) به معنی امر اول باشد و هوش و آگاهی و عقل و خرد را نیز گویند. (برهان).
هوشنگ
[شَ] (اِخ) پسر سیامک. نام فرزند چهارم آدم علیه السلام است که یکی از سلاطین پیشدادی بود. گویند آتش و آهن در زمان او به هم رسید و آلات زراعت کردن ساخت و جویها روان کرد و شهر و عمارت بنا نهاد و شیاطین را از مخالطت آدمیان دور گردانید....
هوشنگ
[شَ] (اِخ) دومین پادشاه پیشدادی پسر سیامک بن کیومرز بوده و بعضی نسبت او را چنین تحقیق کرده اند: هوشنگ بن فردادبن سیامک بن میشی بن کیومرز. وی بعد از کیومرز پادشاه شد و از دیماوند که مکان کیومرز بود به پارس رفته در استخر آرامگاه گزید. بنابراین آن زمین...
هوشنگ
[شَ] (اِخ) آلب خان بن دلاور، دومین از غوریان مالوهء هند از 808 تا 838 ه . ق. (ترجمهء طبقات سلاطین اسلام).