جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هنرنمای: (تعداد کل: 1)
هنرنمای
[هُ نَ نُ / نِ / نَ] (نف مرکب)آنکه هنر و کاردانی خود را به دیگران بنماید :دانا چو طبلهء عطار است، خاموش و هنرنمای. (گلستان).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.