جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه همی: (تعداد کل: 2)

همی

[هَ] (پیشوند) به جهت استمرار و امتداد در فعل آید و پیش یا پس از فعل قرار گیرد. (از آنندراج) :
بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی.رودکی.
به راه اندر همی شد، شاهراهی
همی شد تا بنزد پادشاهی.رودکی.
همی گفت کاین رسم گهبذ نهاد
از او دل بگردان که بس بد نهاد.ابوشکور.
به...

همی

[هَمْیْ / هُ می ی] (ع مص) روان گشتن آب و اشک. || ریختن چشم اشک را. || رمیدن و پراکنده رفتن ماشیه به چراگاه. || اوفتادن چیزی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.