جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هرمی: (تعداد کل: 4)
هرمی
[هَ ما] (ع ص، اِ) هیزم خشک. (منتهی الارب). و فی الاساس: خشب هرمی؛ قدیمه یابسه. (اقرب الموارد). || جِ هرمه و هرم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
هرمی
[هَ رَ می ی] (ص نسبی) نام جماعتی است منسوب به هرم. (از سمعانی). || منسوب به هرمه که بطنی است از فهر. (سمعانی).
هرمی
[هِ می ی] (ص نسبی) منسوب به هرم بن هنی. (سمعانی).