جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هدهد: (تعداد کل: 4)
هدهد
[هُ هُ] (ع اِ) هر مرغ که بانگ و فریاد کند. || کبوتر بسیاربانگ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || پوپک. ج، هداهد، هداهید. (منتهی الارب). بوبو. بوبویه. پوپو. مرغ سلیمان. شانه سر. شانه سرک. بوبوک. ابوالربیع. ابوالاخبار. (یادداشت به خط مؤلف). گوشت این پرنده در قدیم مصارف طبی بسیار داشته...
هدهد
[هُ هُ] (اِخ) مرغ افسانه ای است که در دربار سلیمان میزیست. داستان این مرغ و پیام آوری او از سلیمان به جانب بلقیس ملکهء سبا در سورهء نمل آمده. رجوع به قرآن کریم سورهء نمل شود.
هدهد
[هُ دَ هِ] (ع اِ) پوپک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هُدهُد شود.
هدهد
[هَ هَ] (ع اِ) آواز جن. (منتهی الارب). اصوات جن است و واحد ندارد. (اقرب الموارد).