جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هدایت: (تعداد کل: 7)
هدایت
[هِ یَ] (ع اِمص) هدایه. رهبری. راهنمایی. ارشاد. رهنمونی. (یادداشت به خط مؤلف). نمایش راه راست و راهنمایی و دلالت و نجات از گمراهی. (ناظم الاطباء) :
بنده آنچه داند از هدایت و معونت به کار دارد تا کار بر نظام رود. (تاریخ بیهقی).
قومی که بر هدایت ایشان خرد مشیر
قومی که...
بنده آنچه داند از هدایت و معونت به کار دارد تا کار بر نظام رود. (تاریخ بیهقی).
قومی که بر هدایت ایشان خرد مشیر
قومی که...
هدایت
[هِ یَ] (اِخ) رضاقلی خان طبرستانی ملقب به لله باشی در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل دانش پرداخت. در موقع سفر فتحعلیشاه به اصفهان مورد توجه شاه قرار گرفت و به لقب امیرالشعرائی مفتخر گردید. چون فتحعلیشاه درگذشت به دربار محمدشاه و سپس به دربار ناصرالدین شاه...
هدایت
[هِ یَ] (اِخ) صادق. رجوع به صادق هدایت شود.
هدایت
[هِ یَ] (اِخ) طبرستانی. رجوع به هدایت (رضا قلیخان) شود.
هدایت
[هِ یَ] (اِخ) مخبرالسلطنه. رجوع به هدایت (مهدیقلی) شود.
هدایت
[هِ یَ] (اِخ) مهدیقلی... از خاندان معروف هدایت و از بستگان رضا قلیخان است. وی از مطلعان تاریخ و فرهنگ ایران بود و در سیاست بمناصب عالی رسید آثار بسیاری از خود بجا گذاشته و آنچه بطبع رسیده عبارت است از:
1- فوائدالترجمان در تعلیم زبان فرانسه در 2 جلد. 2-...
1- فوائدالترجمان در تعلیم زبان فرانسه در 2 جلد. 2-...