جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نوید: (تعداد کل: 4)
نوید
[نُ]( 1) (اِ)( 2) خبر خوش (رشیدی) (جهانگیری) (برهان قاطع) (غیاث اللغات) (انجمن آرا) (آنندراج) مژده (اوبهی) (برهان قاطع) مژدگانی هرچیز که سبب خوشحالی شود (برهان قاطع) مژده دادن به هر چیزی که باشد (فرهنگ خطی) خوش خبری بشارت هرچیز که خوشحالی آورد (ناظم الاطباء) : جوینده را نویدی خواهنده...
نوید
[نَ] (اِخ) غلام علی بیگ اللهآبادی (میرزا) متخلص به نوید از پارسی گویان هند است و در عهد نواب امیرخان بهادر کوتوال اللهآباد بود و چندی هم منصب قضا داشت او راست: ما بندگی مغبچه بسیار کرده ایم شد مدتی که دختر رز بار کرده ایم (از صبح گلشن ص...
نوید
[نَ] (اِخ) محمد حسین اصفهانی (میرزا) از شاعران قرن یازدهم است، وی به هند رفت و در کشمیر توطن گزید و در همانجا به سال 1187 ه ق( 1) درگذشت او راست: ندارم خواب تا از یار پهلویم تهی مانده ست خوش آن شبها که آرام دل من می...