جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نواس: (تعداد کل: 2)
نواس
[نُ] (ع اِ) فروهشته( 1) (از منتهی الارب) (از آنندراج) دود و جز آن که به سقف و از آن آویزان ماند (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) - نواس العنکبوت؛ تار عنکبوت به سبب لرزان و مضطرب بودن آن (از اقرب الموارد) ( 1) - در منتهی الارب این...
نواس
[نَوْ وا] (ع ص) لرزندهء مضطرب سست (منتهی الارب) (آنندراج) رجل نواس؛ مرد مضطرب مسترخی (از اقرب الموارد) (از متن اللغه).