جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ناسالمی: (تعداد کل: 1)
ناسالمی
[لِ] (حامص مرکب) بیماری مرض ناسلامتی سالم نبودن سرحال نبودن || ناسازگاری ناسازواری عدم اعتدال || آلودگی زیان بخشی: ناسالمی هوا، ناسالمی آب.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.