جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مکون: (تعداد کل: 3)
مکون
[مُ کَوْ وِ] (ع ص) هست کننده و خلق کننده و از نو بیرون آورنده. (ناظم الاطباء). موجد. به وجود آورنده : جملهء ابداع و انشاء و اختراع و افشاء تعلق به مکون اشیاء و خالق ماشاء دارد. (مقامات حمیدی چ اصفهان ص 26).
مکون
[مُ کَوْ وَ] (ع ص) هست نموده شده و پیدا کرده شده. (غیاث). به وجود آورده شده. موجودشده. هست شده.
مکون
[مَ] (ع ص) سوسمار که خایهء بسیار دارد در شکم. (مهذب الاسماء). بیضه زیر بال گیرنده یا بیضه داده از سوسمار و ملخ و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).