جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مکرراً: (تعداد کل: 1)
مکرراً
[مُ کَرْ رَ رَنْ] (ع ق) بارها. به کرات. به دفعات : مکرراً عرایض مشتمل بر شکایات به پایهء سریراعلی می فرستادند. (عالم آرای عباسی). و رجوع به مکرر شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.