جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مهرب: (تعداد کل: 4)

مهرب

[مَ رَ] (ع اِ) گریزگاه. ج، مَهارِب. (غیاث). مفرّ. محیص. محید. فرارگاه. مناص. محل فرار. جای گریز : روباه گفت مخلص و مهرب نزدیک و مهیا به چه ضرورت این محنت اختیار کرده ای. (کلیله و دمنه چ مینوی ص254). منتصر از پیش ایشان برخاست و به جانب مهستان رفت،...

مهرب

[مَ رَ] (ع مص) هَرَب. هَرَبان. (منتهی الارب). گریختن.

مهرب

[مِ رَ] (ع اِ) چوبی است کشاورزان را که بدان زمین را شیارند. (منتهی الارب) (آنندراج).

مهرب

[مُ رِ] (ع ص) ترسان. (منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.