جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ممدد: (تعداد کل: 2)
ممدد
[مُ مَدْ دِ] (ع ص) تمدیدکننده. طولانی کننده. || نام دردی که از آن عصب اندام کشیده می شود. (غیاث اللغات) (آنندراج). یکی از پانزده دردی که اسم دارند. شیخ الرئیس در قانون در الاوجاع التی لها اسماء گوید: سبب الوجع الممد ریح او خلط، یمدد العصب و العضل کانه...
ممدد
[مُ مَدْ دَ] (ع ص) خرگاه به طناب کشیده. (آنندراج) (ناظم الاطباء). خرگاه به طناب کشیده و برای مبالغه مشدد شده است. (از منتهی الارب).