جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ملیح: (تعداد کل: 2)

ملیح

[مَ] (ع ص) رجل ملیح؛ مردی شیرین. ج، مِلاح، اَملاح. (مهذب الاسماء). مرد خوب صورت. (ناظم الاطباء). خوب صورت. (منتهی الارب) (آنندراج). دارای ملاحت. تأنیث آن ملیحه. ج، ملاح، املاح. (از اقرب الموارد). || قبره. کاکلی.(1) (از دزی ج 1 ص 7).
- ابوالملیح؛ قبره و چکاوک. (ناظم الاطباء).
|| آب نمکین....

ملیح

[] (اِ) نوعی از عوسج است بزرگ برگ و سرخ. (تحفهء حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.