جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مغنیه: (تعداد کل: 2)

مغنیه

[مُ غَنْ نی یَ] (ع ص) تأنیث مُغَنّی. ج، مغنیات. (از اقرب الموارد). زن سرودگوی و غناکننده. (ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل بعد شود.

مغنیه

(1) [مُ غَنْ نی یَ] (ع ص) زن مطرب و آوازخوان. (ناظم الاطباء). زن خواننده. قَینه. ج، مغنیات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مغنی و مدخل قبل شود.
(1)- رسم الخطی از مغنیه عربی در فارسی است.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.