جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مطیع: (تعداد کل: 2)
مطیع
[مُ] (ع ص) (از «ط وع») اطاعت و فرمانبرداری کننده. (آنندراج). فرمانبردار. ج، مطیعون. (مهذب الاسماء). فرمانبردار. رام و فروتن. (ناظم الاطباء). مطواع. مطواعه. (اقرب الموارد) (محیط المحیط). فرمانبردار. فرمانی. پیشکار. فرمانبر. طائع. منقاد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
خدا را بجا آوری بندگی
مطیعش شوی در سرافکندگی.فردوسی.
دل من چون رعیتی...
خدا را بجا آوری بندگی
مطیعش شوی در سرافکندگی.فردوسی.
دل من چون رعیتی...