جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مطیب: (تعداد کل: 3)
مطیب
[مُ طَیْ یِ] (ع ص) بوی خوش دهنده و پاک شونده. (غیاث) (آنندراج).
مطیب
[مُ طَیْ یَ] (ع ص) پاک و خوشبودار کرده شده. (غیاث) (آنندراج). خوشبوشده و معطرشده و پاکیزه شده. ج، مطیبون. (ناظم الاطباء).
- ثوب مطیب؛ جامهء خوش بوی کرده. (مهذب الاسماء).
- مطیب کردن؛ خوشبوی کردن : ندانم به گلابش مطیب کرده بود یا قطره ای چند از گل رویش در آن...
- ثوب مطیب؛ جامهء خوش بوی کرده. (مهذب الاسماء).
- مطیب کردن؛ خوشبوی کردن : ندانم به گلابش مطیب کرده بود یا قطره ای چند از گل رویش در آن...
مطیب
[مُ طَیْ یَ] (اِخ) نام پسر نبی صلی الله علیه و آله و سلم. (منتهی الارب). یکی از پسران پیغمبر اسلام. (آنندراج) (از محیط المحیط).