جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مسعود: (تعداد کل: 72)

مسعود

[مَ] (ع ص) ضد شقی. نیکبخت شده و نیکبخت (و آن از فعل سُعِد و نیز أسعد می تواند باشد). ج، مَساعید. (از اقرب الموارد). میمون و مبارک. (آنندراج). نیک بخت. (دهار). سعادتمند. خجسته. فیروز. فرخنده. نیک اختر. نکواختر. سعید. خوشبخت. خوش اقبال. بختور. مجدود. سعد. فرخ. فرخنده. نیک. خوش....

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن ابراهیم غزنوی. رجوع به مسعود غزنوی شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن ابی بکربن حسین بن جعفر الفراهی، مکنی به ابونصر. از مردم فراه. صاحب نصاب الصبیان و معاصر امام شرف الدین محمد بن محمد الفراهی است. بعضی نام او را محمود گفته اند. به سال 617 ه .ق. جامع صغیر شیبانی را به نظم کرده است. (از کشف...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن اسماعیل بن ابی علی بن مسعودبن علی بن موسی سلماسی، مکنی به ابوالفتح. فقیه و ادیب و شاعر قرن هفتم هجری و منسوب به سلماس از شهرهای آذربایجان. وی به سال 629 ه .ق. درگذشته است. او راست: شرح المقامات، شرح الجمل در نحو. (از الاعلام زرکلی...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن اوس بن اصرم. رجوع به ابومحمد (مسعود...) شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن حارثهء شیبانی. از شجاعان عرب در عصر جاهلی و در صدر اسلام. او در ایام خلیفهء اول ساکن حیره در عراق گشت سپس به بابل منتقل شد و به سال 13 ه .ق. در واقعهء بویب (نزدیکی کوفه) به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن حسن قراخان، ملقب به رکن الدین و مشهور به قلج طمغاج خان، از ملوک افراسیابیه یا خانیه، ممدوح سوزنی شاعر. وی ظاهراً تا حدود سال 562 یا 569 ه .ق. زنده بوده است :
مر او را به شاهی و شهزادگی
به افراسیاب ملک انتساب
شهنشاه مسعودبن الحسن
سعادات ایام را...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن سعد سلمان. شاعر قرن پنجم و ششم هجری. رجوع به مسعودسعد شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن سعد شالی کوب، ملقب به حمیدالدین. رجوع به حمیدالدین (مسعود...) و شالی کوب شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن عزالدین حسین، ملقب به فخرالدین و ملک الجبال. اولین پادشاه از ملوک غوریهء بامیان. او برادر سلطان علاءالدین غوری و عم سلطان غیاث الدین و هم عم معزالدین (شهاب الدین) غوری است و پدر حسام الدین علی، و وقتی لشکر به جنگ دو برادرزادهء خود غیاث الدین...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن علی بن احمدبن عباس صوانی بیهقی، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به فخرالزمان. ادیب و مفسر و شاعر قرن ششم هجری و متوفی به سال 544 ه .ق. او راست: تفسیر القرآن. شرح الحماسه. صیقل الالباب، در اصول. التذکره، در چهار جلد. التنقیح، در اصول فقه. نفثه...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن علی هروی، ملقب به نظام الملک و شمس الدین. وزیر سلطان تکش خوارزمشاه. رجوع به نظام الملک (مسعود..) شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن عمر بن عبدالله تفتازانی. رجوع به تفتازانی و الاعلام زرکلی ج 8 ص 113 شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن فضل الله. از امرای سربداری. رجوع به مسعود سربداری شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن قلج ارسلان. رجوع به مسعود سلجوقی شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن کیقباد ثالث. از سلجوقیان روم. رجوع به غیاث الدین (مسعود...) شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن کیکاوس بن کیخسرو. از سلاجقهء روم. رجوع به غیاث الدین (مسعود...) شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن محمد (یا ابراهیم بن محمد)بن سهل کرمانی، مکنی به ابومحمد و ملقب به قوام الدین. ادیب و فقیه حنفی قرن هفتم و هشتم هجری. وی به سال 664 ه .ق. متولد شد و نخست در دمشق و سپس در قاهره سکونت اختیار کرد و آنگاه به دمشق...

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن محمد بن مسعود نیشابوری، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به قطب الدین. فقیه قرن ششم هجری، متولد 505 ه .ق. و متوفی به سال 578 ه .ق. رجوع به ابوالمعالی (قطب الدین...) و الاعلام زرکلی ج 8 ص 115 شود.

مسعود

[مَ] (اِخ) ابن محمد بن ملکشاه سلجوقی. رجوع به مسعود سلجوقی شود.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.