جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مستخدم: (تعداد کل: 4)
مستخدم
[مُ تَ دِ] (ع ص)خدمت خواهنده. (غیاث) (آنندراج). به خادمی گیرنده و کسی را به خدمت وادارکننده. (اقرب الموارد). رجوع به استخدام شود.
مستخدم
[مُ تَ دَ] (ع ص، اِ) کسی که از او خدمت خواهند. (غیاث) (آنندراج). کسی که دیگری او را به خدمت گرفته باشد. (اقرب الموارد). اجیر و آنکه مزد و اجرت می گیرد برای کار کردن و خدمت نمودن. (ناظم الاطباء). رجوع به استخدام شود. || خدمتگزار. (لغات فرهنگستان). نوکر...
مستخدم
[مُ تَ دِ] (ع ص)خدمت خواهنده. (غیاث) (آنندراج). به خادمی گیرنده و کسی را به خدمت وادارکننده. (اقرب الموارد). رجوع به استخدام شود.