جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مروی: (تعداد کل: 5)

مروی

[مَرْ وی ی] (ع ص) نعت مفعولی از مصدر روایه. رجوع به روایت شود. روایت کرده شده. (غیاث) (آنندراج). روایت شده. نقل شده.

مروی

[مَرْ وی ی] (ص نسبی) منسوب به مروه که شهری است در حجاز در سمت وادی القری. (از اللباب فی تهذیب الانساب).

مروی

[مَرْ] (ص نسبی) منسوب به مرو. از مرو. مروزی. مرغزی.
- بازارچهء مروی؛ بازارچه ای به طهران مقابل شمس العماره منسوب به خان مرو بانی مدرسهء مروی.
- مدرسهء مروی؛ مدرسه ای به طهران در مدخل بازارچهء مروی، مقابل شمس العماره، ساختهء خان مرو به عهد سلطنت سلسلهء قاجاریه.

مروی

[مِرْ وا] (ع اِ) رسنی است که بدان بار بر شتر استوار کنند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، مَراوی (مَراوٍ)، مَراوی. (از اقرب الموارد).

مروی

[مُ] (ع ص) مُروٍ. نعت فاعلی از مصدر ارواء. رجوع به ارواء شود. || ماء مروی؛ آبِ سیراب کن. (از منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.