جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مردم: (تعداد کل: 3)

مردم

[مَ دُ] (اِ) آدمی. انس. انسان. آدمیزاده. شخص. بشر :
دریا دو چشم و بر دل آتش همی فزاید
مردم میان دریا و آتش چگونه پاید.رودکی.
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم از او شاد و گه بود ناشاد.
رودکی.
مردمان از خرد سخن گویند
تو هوازی حدیث غاب کنی.رودکی.
بهین مردمان مردم نیکخوست
بتر...

مردم

[مُ دِ] (ع ص) ساکن. برقرار. (منتهی الارب). که ادامه یابد و قطع نشود(1). (از متن اللغه).
(1) - ردمت و أردمت علیه الحمی، فهو مردم؛ دامت فلم تفارقه؛ و منه سحاب مردم، لایفارق. (متن اللغه).

مردم

[مُ رَدْ دَ] (ع ص) ثوب مردم؛ جامهء کهنه و درپی کرده. (منتهی الارب). ثوب مردم و مرتدم و متردم و ملدم، خلق مرقع. (متن اللغه). لباس کهنهء وصله دار.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.