جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مدم: (تعداد کل: 1)
مدم
[مُ دِم م] (ع ص) آنکه زشت و بطور فضاحت رفتار می کند. (ناظم الاطباء). کار بد و زشت کننده. (آنندراج). || پدری که بچهء زشت آورده باشد. (ناظم الاطباء): اَدَمَّ فلان؛ بچهء زشت روی زاد. (منتهی الارب). صاحب بچه زشتی شد. ولد له ولد دمیم. (متن اللغه).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.