جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مداخله: (تعداد کل: 2)

مداخله

[مُ خَ لَ] (ع مص) در کار یکدیگر شدن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به مداخله شود. || با کسی در کاری یا در جائی شدن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی). || درآمدن در چیزی و دخالت کردن و دخیل شدن و مباشرت نمودن چیزی را. (از ناظم الاطباء). رجوع به...

مداخله

[مُ خَ / خِ لَ / لِ] (از ع، اِمص)مداخلت. دخالت در امور دیگران. دست اندازی و مباشرت. (ناظم الاطباء). مبادرت و درآمدن در کاری. || دخالت در امور دیگران. دست اندازی به حقوق و امور دیگران. || (اصطلاح فلسفه) دو امری که اجزای آن دو در یکدیگر داخل شوند...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.