جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محرومی: (تعداد کل: 1)
محرومی
[مَ] (حامص) حالت محروم. حرمان. بی نصیبی. بی بهرگی. مأیوسی. نامرادی. ناامیدی :
حرص رباخواره ز محرومی است
تاج رضا بر سر محکومی است.نظامی.
برو شکر کن چون به نعمت دری
که محرومی آید ز مستکبری.سعدی.
نرفتم به محرومی از هیچ کوی
چرا از در حق شوم زردروی.سعدی.
گذار بر ظلمات است، خضر راهی کو
مباد کآتش محرومی...
حرص رباخواره ز محرومی است
تاج رضا بر سر محکومی است.نظامی.
برو شکر کن چون به نعمت دری
که محرومی آید ز مستکبری.سعدی.
نرفتم به محرومی از هیچ کوی
چرا از در حق شوم زردروی.سعدی.
گذار بر ظلمات است، خضر راهی کو
مباد کآتش محرومی...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.