جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مجرب: (تعداد کل: 3)

مجرب

[مُ جَرْ رَ] (ع ص) مرد آزموده. (منتهی الارب). آزموده و مرد آزموده. (آنندراج). مرد کارآزموده. مردی که کار وی را آزموده و استوار کرده باشد. (ناظم الاطباء). کارکشته. کرده کار. کار افتاده. کاردیده. کار آزموده. ورزیده با آزمون. تجربه کار. پر تجربه.با تجربه. استوار خرد و به تجربه. پخته....

مجرب

[مُ جَرْ رِ] (ع ص) دانای کارها. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). مرد آزمایندهء امور و دانای آنها. || آزماینده و تجربه کننده. (ناظم الاطباء). آزمایشگر. آزماینده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

مجرب

[مُ رِ] (ع ص) صاحب شتران گرگین. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.