جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مأمون: (تعداد کل: 4)

مأمون

[مَءْ] (ع ص) زنهارداده. || امانت دار. || معتمد علیه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) :
سوی خردمند گرگ نیست امین
گر سوی تو گرگ نجس مأمون شد.
ناصرخسرو.
- مأمون به؛ یعنی ثقه و امین. (ناظم الاطباء).
|| امن کرده شده و محفوظ. (ناظم الاطباء) :مسالک ممالک که از تغلب دزدان و تعدی قطاع طریق...

مأمون

[مَءْ] (اِخ) ابن مأمون بن محمد خوارزمشاه مکنی به ابوالعباس بعد از وفات برادر خود علی بن مأمون بن محمد به حکمرانی خوارزم رسید اما تاریخ دقیق جلوس او معلوم نیست. وی یکی از ملوک هنرپرور و فضیلت دوست بود و چون بنا به درخواست سلطان محمود غزنوی خطبه به...

مأمون

[مَءْ] (اِخ) ابن محمد خوارزمشاه، ابتدا والی جرجانیه (گرگانج) بود و در سنهء 385 ابوعبدالله خوارزمشاه صاحب کاث(1) را مغلوب کرد و ممالک او به تصرف وی درآمد و در سنهء 387 وفات یافت. (از تعلیقات چهار مقاله چ معین ص411 و 412). و رجوع همین مأخذ و مأمونیه شود.
(1)...

مأمون

[مَءْ] (اِخ) ابن هارون الرشید. وی هفتمین خلیفه از خلفای بنی عباسی است که پس از قتل برادرش امین در سال 198 هجری به خلافت رسید و در سال 218 وفات کرد. (از ناظم الاطباء). عبدالله پسر هارون ملقب به مأمون هفتمین خلیفه از خلفای عباسیان. از مادری ایرانی(1) بود...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.