جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه لبق: (تعداد کل: 2)
لبق
[لَ بِ] (ع ص) مرد زیرک. مرد ماهر در کار. (منتهی الارب). حاذق. || مرد چرب سخن. (منتهی الارب). مرد هشیار چرب زبان چابک. (دهار) (مهذب الاسماء). چرب زبان و زیرک. (حاشیهء مثنوی) :
از خدا امید دارم من لبق(؟)
که رساند حق را با مستحق.
مولوی.
زخم کرد این گرگ و از عذر...
از خدا امید دارم من لبق(؟)
که رساند حق را با مستحق.
مولوی.
زخم کرد این گرگ و از عذر...
لبق
[لَ] (ع مص) نرم و نازک گردانیدن چیزی را. || لباقه. زیرک و ماهر و چرب زبان گردیدن. || برچفسیدن جامه بر تن کسی. (منتهی الارب).