جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قیصریه: (تعداد کل: 7)
قیصریه
[قَ صَ ری یَ] (ع ص نسبی)مؤنث قیصری، منسوب به قیصر.
قیصریه
[قَ صَ ری یَ] (اِخ) از اقلیم پنجم است طولش از جزایر خالدات سط و عرض آن از خط استوا لطک در پای کوه ارجاسب افتاده است. شهری بزرگ است قلعهء آن را سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی بارو از سنگ تراشیده ساخت. حقوق دیوانیش صدوچهل هزار دینار است. در معجم...
قیصریه
[قَ صَ ری یَ] (معرب، ص نسبی، اِ) دراهمی است منسوب به قیصر روم. رجوع به النقود العربیه ص 152 شود.
قیصریه
[قَ صَ ری یَ] (اِخ) نام محلی است در اصفهان.
-امثال: برای یک دستمال قیصریه را آتش میزند.
-امثال: برای یک دستمال قیصریه را آتش میزند.
قیصریه
[قَ صَ ری یَ / یِ] (اِ) راسته بازار بزرگ. (فرهنگ فارسی معین) : اهل تبریز حسب الفرمان شاه جهان شهر را آذین بسته قیصریه و بازارها را چون نوعروسان حجلهء نشاط آراستند. (فرهنگ فارسی معین از عالم آرا ص100).
قیصریه
[قَ صَ ری یَ] (اِخ) موضعی است نزدیک کاشان. (آنندراج).