جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قوال: (تعداد کل: 1)
قوال
[قَوْ وا] (ع ص) فعال است برای مبالغه. (از اقرب الموارد). مرد نیکوگفتار یا مرد بسیارگوی. (منتهی الارب). زبان آور. (ناظم الاطباء). خوش صحبت: امام فعال خیر لکم من امام قوال (عثمان). ج، قوالون. || مغنی. (از اقرب الموارد). خواننده. آوازه خوان. مطرب. سرودگوی. (آنندراج). سرودخوان. (از اقرب الموارد) :
دانا...
دانا...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.