جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قطاب: (تعداد کل: 3)
قطاب
[قِ] (ع اِمص) مزاج و آمیختگی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد): قطبت الخمر؛ مزجته. (معجم البلدان). || (اِ) مجمع گریبان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد): «ادخلت یدی فی قطاب جیبه»، و قیل قطاب الجیب اسفله. (اقرب الموارد). || جِ قُطْبه، چون بِرام جِ بُرْمه. || گیاهی است چون خارخسک. (معجم البلدان). رجوع...
قطاب
[قُ / قُطْ طا] (اِ) قسمی از نان روغنی به شکل سنبوسه. (ناظم الاطباء). غیاث اللغات از آئین اکبری نقل کند که قطاب به ضم اول نوعی از سنبوسه است.
قطاب
[قِ] (اِخ) نام موضعی است، و در اشعار راعی از آن یاد شده است. (معجم البلدان).