جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قرقوبی: (تعداد کل: 3)

قرقوبی

[قُ] (ص نسبی) نسبت است به قرقوب. (آنندراج) (انساب سمعانی). || (اِ) جامه ای است منسوب به قرقوب که در آنجا بافند :
ز قرقوبی به صحراها فروافکنده بالش ها
ز بوقلمون به وادیها فروافکنده بسترها.
منوچهری (از آنندراج).
رجوع به قرقوب شود.

قرقوبی

[قُ] (اِخ) حسن بن علی بن سهلان، مکنی به ابوسعید. نزیل اصفهان. از صلحاء است. وی از عبدالله بن محمد صانع و عبدالله بن محمد بن جعفر و جز ایشان روایت کند و از او عبدالعزیزبن محمد بخشی روایت کند. عبدالعزیز او را ضمن شیوخ خود ذکر کرده و بر...

قرقوبی

[قُ] (اِخ) محمد بن محمودبن حسین بن محمد بن حامد، مکنی به ابوعبدالله. از خطیبان و سخنوران بود و شعر خوب میگفت. ابوالفضل محمد بن ناصر سلامی قطعاتی از اشعار او را نوشته است. وی به سال 469 ه .ق. به بغداد آمد و به شهر خود برگشت. (انساب سمعانی)....
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.