جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قالب: (تعداد کل: 3)
قالب
[لَ / لِ] (معرب، اِ) معرب از کالبد. کالبد. (منتهی الارب). شکل و هیأت. پیکر. هیکل. کالب. کلوب. (ناظم الاطباء). || آلت و ابزاری برای شکل دادن به مواد :
قالب این خشت بر آتش فکن
خشت نو از قالب دیگر بزن.نظامی.
ترکیبات: قالب خشت. قالب کفش. قالب چکمه. قالب کلاه. قالب لباس...
قالب این خشت بر آتش فکن
خشت نو از قالب دیگر بزن.نظامی.
ترکیبات: قالب خشت. قالب کفش. قالب چکمه. قالب کلاه. قالب لباس...
قالب
[لِ] (ع ص) بسر احمر. (فهرست مخزن الادویه). غورهء خرمای سرخ. (منتهی الارب). || شاه قالب؛ گوسپندی که رنگش غیر رنگ مادر وی باشد. (منتهی الارب).
قالب
[لِ] (ع اِ) نزد شعرای پارس جزء و رکن را نامند و این لفظ بلفظ قلب نیز استعمال شود. (کشاف اصطلاحات الفنون). رجوع به جزء در همین لغت نامه شود.