جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فوار: (تعداد کل: 2)

فوار

[فُ] (ع مص) دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب). انتشار مشک. || غلیان و بالا رفتن آنچه در دیگ است. || بیرون آمدن آب از زمین و جوشیدن و جاری شدن آن. || هیجان و زدن رگ. (از اقرب الموارد). || (اِ) سرجوش دیگ. (منتهی الارب).

فوار

[فَوْ وا] (ع ص) مبالغه است از فور و فوران. مؤنث آن فواره است. (از اقرب الموارد). رجوع به فواره شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.