جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فعالیت: (تعداد کل: 1)
فعالیت
[فَعْ عا لی یَ] (ع مص جعلی، اِمص) کوشش. (فرهنگ فارسی معین).
- فعالیت به خرج دادن؛ کوشیدن. کوشش کردن. (از فرهنگ فارسی معین).
- فعالیت داشتن؛ کوشش کردن. (فرهنگ فارسی معین).
- فعالیت کردن؛ کوشیدن.
- فعالیت به خرج دادن؛ کوشیدن. کوشش کردن. (از فرهنگ فارسی معین).
- فعالیت داشتن؛ کوشش کردن. (فرهنگ فارسی معین).
- فعالیت کردن؛ کوشیدن.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.