جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فعال: (تعداد کل: 4)

فعال

[فِ] (ع اِ) جِ فعل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || فعلی که از دو فاعل باشد مانند. مَرَّ. || دستهء تبر. (از اقرب الموارد). رجوع به فَعال شود.

فعال

[فَ] (ع اِ) دستهء تبر و تیشه و جز آن. ج، فُعُل. || کرم و جوانمردی. || کردار نیکو یا در خیر یا در شر هر دو استعمال کنند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بفتح اول برای فاعل مفرد است و اگر فاعل بیش از یک باشد بکسر اول آید:...

فعال

[فَ لِ] (ع اِ فعل) امرست یعنی بکن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

فعال

[فَعْ عا] (ع ص) بسیار کننده. کاری. پرکار. (فرهنگ فارسی معین) :
تویی وهاب مال و جز تو واهب
تویی فعال جود و جز تو فاعل.منوچهری.
- عقل فعال؛ عقل دهم. عقل فیاض. روح القدس. (از فرهنگ فارسی معین) :
غواص چه چیز عقل فعال
شاینده بعقل یک پیمبر.ناصرخسرو.
- فعال مایشاء؛ فعال مایرید. رجوع به...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.